
فمینیستهایی که آمریکا را تغییر دادند: ۱۹۷۵ - ۱۹۶۳/ قسمت اول
مجموعه بیوگرافی فمینیستی
قسمت اول
ترجمه: مهدیس صادقی پویا
هر مطلب از این مجموعه، که حاصل ترجمه روزانه کتاب “فمینیستهایی که آمریکا را تغییر دادند: ۱۹۷۵- ۱۹۶۳”، نوشته باربارا جی. لاو است، حاوی هر ده بیوگرافی از این فمینیستهاست. در قسمت اول این مجموعه به بیوگرافی ژانت الیزابت آلفس، ژوان آلفس، هلن آرلی، سیدنی آفتون ابوت، ایتا اَبِر، جنیفر ابود، سوزان گیل ابود، میمی آبرامُویتز، دیان شولدر آبرامز و رُزالی ام. گرسر آبرامز پرداخته شده است:
۱. ژانت الیزابت آلفس (۱۹۵۶ ـ ) Janet Elizabeth Aalfs: آلفس تا قبل از ۱۶ سالگی، کتاب «خواهری، قدرتمند است» را خوانده بود و با مادر خود در فعالیتهایی که منجر به تأسیس «مرکز زنان در نیو بدفورد در ایالت ماساچوست شد، شرکت میکرد و اشعار خود را در نشریه مرکز زنان دانشگاه ماساچوست جنوب شرقی (که در دانشگاه ماساچوست ادغام شده) منتشر میکرد. به عنوان یک دانشجوی سال اولی در کالج همپشایر (۱۹۷۴)، به عضویت مرکز زنان درآمد و در دوره مطالعات زنان در دانشگاه ماساچوست (که کلاسهای مشترک با همپشایر داشت) ثبت نام کرد. بعد از آشکارسازی به عنوان لزبین، به تأسیس یک گروه نویسندگان زن، سپس دو گروه از نویسندگان لزبین به نامهای Calypso Borealis و Tuesday Night Lesbian Writers Group و همچنین نشریه Orogeny کمک کرد؛ نشریهای که مجموعهای از رمانها و اشعار و سه کتاب از اشعار لزبین را منتشر کرد. آلفس در سال ۱۹۷۸ شروع به آموختن هنرهای رزمی کرد و سپس تبدیل به یکی از پایهگذاران مدرسه Valley خاص هنرهای رزمی زنان (VWMA) و مؤسسه استراتژیهای درمان و پیشگیری از خشونت (HAVPS) و همچنین فدراسیون ملی هنرهای رزمی زنان شد. او از سال ۱۹۸۲، مدیریت مدرسه و مؤسسه فوق را بر عهده داشت. و عضو و مربی فدراسیون ملی هنرهای رسمی زنان، از سال ۱۹۸۰ بود. او دارای مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد در هنرهای زیبا نیز است.
۲. ژوان آلفس (۱۹۲۳ -) Joann Aalfs: پس از فارغالتحصیلی از کالج بنینگتون در سال ۱۹۴۵،در مدرسه مذهبی Union Theological Seminary در نیویورک سیتی تحصیل کرد و به همراه همسرش در نمایندگیهای کلیسای پرسبیترین (از شاخههای پروتستانتیسم) در شهر سِیلم در نیویورک و شهر قصور در پاکستان (۱۹۵۲-۱۹۵۱) خدمت کرد. در سال ۱۹۶۳، در نیو بدفورد ماساچوست، آلفس و دیگر مادران مسیحی دور هم جمع شدند و چند تظاهرات سیاسی و رویداد اجتماعی را برپا کرده و همچنین جلسات ملاقات ثابت در انجمن زنان جوان مسیحی (YWCA) را پایهگذاری کردند. آنها گروهی به نام “گروه آگاهی زنان” و نشریه مخصوص آن به نام Rough Draft را که داستانهای شخصی آنان را در یک قالب گستردهتر به انتشار میرسانید، تأسیس کردند. آلفس همچنین با گروه کوچکی از زنان در مرکز زنان نیو بدفورد در سال ۱۹۷۲ و با مرکز زنان و خشونت در سالهای ۱۹۷۶ و ۱۹۷۷ و مرکز زنان دانشگاه ماساچوست جنوب شرقی در سالهای ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۸ همکاری میکرد. او در سال ۱۹۸۰، از آن چه که «ازدواج تجاوزگر» مینامید، فرار کرد و در خانه امنی مخصوص زنان خشونتدیده به نام Battered Women’s Shelter در اسپرینگ فیلد ماساچوست اقامت ورزید. در سال ۲۰۰۴، او به همراه لزبینهای دیگر در نیو بدفورد و نورث همپتون، شروع به تأسیس یک جمعیت قدرتمند و فعال میان خود و فراتر از زندگیهای روزمرهشان برای پیش بردن فعالیتهایشان کردند. آلفس، دارای ۴ فرزند نیز است.
۳. هلن آرلی (۱۹۲۶ -) Helen Aarli: آرلی در سال ۱۹۷۰ به اتحادیه آزادیبخش زنان شیکاگو (CWLU) پیوست و سال بعد از آن، با همکاری این اتحادیه، گروهی به منظور افزایش آگاهی زنان مسن تأسیس کرد که تجاوز، مسئله اصلی این گروه محسوب میشد. این گروه که سپس تعدادی از دانشجویان حقوق و یک وکیل به نام رنی هانوور به آن پیوستند، پس از اندکی فعالیت دریافت که به منظور تغییر تصویر قربانیان تجاوز، باید با سه نهاد اصلی روبرو شوند: بیمارستانها، پلیس و دادگاهها. این گروه در مواجهه با هر سه موفق عمل کردند: بیمارستانی که پیشتر قربانیان تجاوز را پذیرش نمیکرد، شروع به پذیرفتن آنان کرد؛ پلیس راهنمای برخورد با تجاوز خود را که علیه قربانی بود، تغییر داد و دادگاهها شروع به آموزش وکلای پروندههای تجاوز کرده و حقوقدانان زن را به کار گرفتند. در سال ۱۹۷۴، آرلی و گروهش، جمعیتی را تحت عنوان «اقدام قانونی شیکاگو برای زنان» راهاندازی کرده و تبدیل به مدافعگران زنانی شدند که به تنهایی قادر به پیشبُرد روند قانونی پروندههای خود در دادگاهها نبودند. آنها همچنین «خط تلفن مقابله با بحران تجاوز» را نیز به راه انداختند. آرلی توانست لی فیلیپس، مجری یک برنامه تلویزیونی ظهرگاهی در شیکاگو را قانع کند تا فیلمی بسازد با عنوان Rape of Paulette که داستان واقعی یک زن جوان آفریقایی آمریکایی بود که به این سبب که یک بار تنها برای یک برنامه رقص از خانه خارج شده بود، تحت تجاوز گروهی قرار گرفت. آرلی قبل از پیوستن به جنبش زنان، در فعالیتهای مربوط به اسکان عادلانه زنان فعالیت داشت. او به همراه گروه خود و با مشاوره توماس تود، یک حقوقدان آمریکایی در یک طرح دعوی بزرگ علیه یک هیئت مربوط به املاک و مستغلات در شیکاگو نیز پیروز شد. آرلی یک معلم بازنشسته است و مدیریت برنامهریزی دورههای آموزشی بین نسلی را به عهده دارد. وی دارای دو فرزند و فارغالتحصیل دو دوره کارشناسی ارشد است.
۴. سیدنی آفتون ابوت (۱۹۳۷ -) Sidney Afton Abbott: ابوت بر این باور است که دوران کودکیاش به سبب داشتن والدین نظامی، موجب شد تا با این واقعیت روبرو شود که گروههای مختلف مردم، از فرصتهای مختلف و نایکسان برخوردارند. او در سال ۱۹۶۹ به سازمان ملی زنان NOW پیوست و یکی از نخستین کسانی بود که به نمایندگی از حقوق لزبینها در پنلهای سخنرانی این سازمان در نیویورک و دانشگاه کلمبیا سخت گفت. او همچنین در اوایل تأسیس جنبش زنان، عضو گروه Lavender Menace نیز بود که در دومین کنگره اتحاد زنان، به بدرفتاری با لزبینها اعتراض کرد. ابوت در سال ۱۹۷۱ به همراه باربارا لاو، کتاب معروف Sappho Was a Right-on Woman: A Liberated View of Lesbianism را نگاشتند و در اواسط دهه ۷۰، شروع به مذاکره با سازمان ملی زنان NOW به منظور ایجاد یک گروه اقدام ویژه برای بررسی مسائل لزبینها کردند. اگرچه این گروه ویژه تشکیل شد و نام “گروه ویژه سکشوالیتی و لزبین” رت به خود گرفت، اما ابوت در این گروه، به عنوان معاون رئیس در کنار یک زن دگرجنسگرا انتخاب شد. او به عنوان یکی از اعضای مؤسس هیئت مدیره “گروه ملی اقدام ویژه گیها” (اکنون با عنوان گروه ملی اقدام ویژه گیها و لزبینها شناخته میشود)، انتخاب شد و تلاشهای گسترده و موفقی در راستای ایجاد برابری میان تعداد لزبینها و گیها در هیئت مدیره این سازمان کرد. ابوت توسط بخشدار منهتن Manhattan به عنوان اولین عضو علناً همجنسخواه در هیئت برنامهریزی اجتماعی منهتن انتخاب شد و به عنوان تحلیلگر برنامهریزی در دو دپارتمان مختلف در بخش فرمانداری نیویورک سیتی خدمت کرد. او همچنین در دورههایی از فعالان سیاسی در نورث فورک و لانگ آیسلند هم بود. ابوت به عنوان روزنامهنگار و نویسنده فنی، سه سال در کالج اسمیت تحصیل کرد و پس از آن در سال ۱۹۶۱ از دانشگاه نیومکزیکو فارغالتحصیل شد و سپس در رشته برنامهریزی شهری در دانشگاه کلمبیا تحصیل کرد.
۵. ایتا اَبِر، (۱۹۳۲ -) Ita Aber: متولد مونترال، کانادا اولین آشنایی ابر با فمینیسم، از طریق مادر فمینیستش که مؤسس صندوقی به نام Milk Fund of Canada بود و مادربزرگش به عنوان یکی از نخستین فعالان حق رأی زنان در کانادا اتفاق افتاد. ابر که هنرمند، متخصص نگهداری منسوجات، و یک تاریخدان هنر یهودی بود، مؤسسه هنر فمینیستی نیویورک را بنیانگذاری کرد و کارهایش به سرعت در آمریکا و کانادا به معرض نمایش عموم گذاشته شد. او از سال ۱۹۷۲ و به مدت ۲۰ سال در موزه یهودی نیویورک و چند جای دیگر به زنان، تدریس دوزندگی کرد. یکی از این مؤسسات، Pomegranate Guild of Judaic Needlework نام داشت که خود وی آن را تأسیس کرده بود. این تلاشها به واقع، بر این متمرکز بود که زنان تشویق به توصیف خود و زنانگی خود شده و نیروی کار خود را محترم بشمارند. ابر در سال ۱۹۶۴ و پس از آن که به منظور مقابله با قوانین محدودکننده پایان دادن داوطلبانه به بارداری به جنبش اصلاحات دموکراتیک ایالت نیویورک پیوست، فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. او همچنین از اعضای مؤسس گروهی تحت عنوان «مبارزه زنان برای صلح» بود که گروهی حامی پاکسازی محیط زیستی رودخانه بزرگ هادسون در ایالات متحده آمریکا بود. ابر پس از این فعالیت، تبدیل به یکی از اعضای گروههای فعال محیط زیستی شد. او حامی فعال جنبش اصلاح حقوق برابر ERA در آمریکا بود و برای حقوق زنان شاغل و زنان مسن و اقلیتها فعالیت میکرد. ایتا ابر، فارغالتحصیل کالج ایالتی امپایر و دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته «هنر یهودی» است و سه فرزند دارد
۶. جنیفر ابود (۱۹۴۶ -) Jennifer Abod: ابود، عضو جنبش آزادیبخش زنان نیوهاون در ایالت کانکتیکات، و همچنین یکی از مؤسسان و خواننده گروه راک آزادیبخش زنان نیوهاون بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۶ بود. این گروه سیاسی راک یک بار مقابل کاخ سفید و در جریان راهپیمایی زنان آزادیخواه در واشنگتن و یک بار دیگر هم مقابل زندان ایالتی نیانتیک که اریکا هاگینز، اکتیویست آمریکایی عضو Black panther Party در آن زندانی بود، به اجرای موسیقی پرداختند. این گروه راک با همکاری گروه راک آزادیبخش زنان شیکاگو، آلبوم معروف Mountain Moving Day را در سال ۱۹۷۲ با پیام موزیک فمینیستی برای فمینیستها ضبط کردند. ابود و ویرجینیا بلایسدل که او نیز خواننده راک بود، در نگارش مقالهای توسط نائومی ویستن با عنوان «راک فمینیست: بدون هیچ غل و زنجیری» شرکت کردند که در سال ۱۹۷۲ در مجله .Ms به انتشار رسید. او همچنین یکی از نویسندگان رادیویی فمینیستی به نام The Liberation of Lydia و نخستین زنی در کانکتیکات بود که یک برنامه رادیویی شامگاهی به نام The Jennifer Abod Show را به مدت ۴ سال از سال ۱۹۷۷ اجرا کرد. ابود یکی از مؤسسان گروهی به نام «Women’s Health Advocates» بود و به همراه استا سولر و لائورا پانسر اسپوراتزی مصاحبههای مفصلی با زنان دچار اعتیاد به مخدر انجام داد که نتیجهاش، نگارش کتابی بود به نام «الفبای درمان اعتیاد زنان به مواد مخدر» که در سال ۱۹۷۶ منتشر شد. در سال ۱۹۸۸، ابود مجموعه Profile Production را ساخت تا بتواند برای فعالان فرهنگی و مدنی به خصوص زنان رنگینپوست و لزبین تأثیرگذار، یک فضای رسانهای ایجاد کند. نخستین قسمت این مجموعه که یک مستند ویدئویی بود در سال ۲۰۰۲ آماده شد که The Edge of Each Other’s Battles: The Vision of Audre Lorde نام داشت و نگاهی بود به آثار آدر لرد، نویسنده و شاعر لزبین. این مستند از سال ۲۰۰۳ به صورت گسترده و بینالمللی در محافل مختلفی روی پرده رفت. جنیفر ابود، فارغالتحصیل کارشناسی از دانشگاه ایالتی ایلینوی جنوبی، کارشناسی ارشد از کالج ایالتی کانکتیکات جنوبی و دکتری از مؤسسه و دانشگاه Union در اوهایو است.
۷. سوزان گیل ابود (۱۹۵۱ -) Susan Gayle Abod: وی، خواننده، نوازنده باس و ترانهسرای «گروه راک آزادیبخش زنان شیکاگو»« بود. این گروه با همکاری و همراهی گروه راک آزادیبخش زنان نیوهاون»، آلبوم Mountain Moving Day را ضبط کردند. سوزان گیل ابود در نخستین فستیوال رقابتی موسیقی زنان شرکت کرد و پس از آن کنسرتهای متعددی مخصوص زنان در شیکاگو برگزار کرد. او سپس، سه آلبوم 3 Gypsies از Casse Culver در ۱۹۷۶، و دو آلبوم از Willie Tayson به نامهای Debutante در سال ۱۹۷۷ و Willie Tayson را در سال ۱۹۷۹ ضبط کرد. وی همچنین به همراه ویلی تیسون و رابین فلاورز در فستیوال زنان میشیگان روی صحنه رفت و تورهای فراوانی را در سواحل شرقی و غربی ایالات متحده آمریکا برگزار کرد. در سال ۱۹۸۲، ابود یک تور شش هفتهای سولو را در اروپا که توسط یک مرکز پخش موسیقی زنان آلمانی سازماندهی شده بود و در خانههای امن زنان، کتابخانهها، مراکز مقابله با بحران تجاوز، بارها و مراکز مختلف زنان اجرا میشد، به پایان رساند. در سال ۱۹۸۶، سندرم خستگی مزمن و اختلال سیستم ایمنی و حساسیت به مواد شیمیایی در وی تشخیص داده شد، اما او همچنان به تولید کارهای مختلفی پرداخت. وی سپس مستندی با نام Funny You Don’t Look Sick: Autobiography of an Illness تولید کرد و در آن به تجربیات خود و دیگر زنان مبتلا به این بیماریها پرداخت؛ ساخت ویدئو ۳ سال به طول انجامید و برای اولین بار در موزه هنرهای زیبای بوستون در سال ۱۹۹۵ به نمایش درآمد. سوزان گیل ابود در سال ۲۰۰۴، سیدی سولویی از آثار خود را ضبط و منتشر کرد که از جانب Outmusic به عنوان بهترین اثر اول موسیقی زنان انتخاب شد.
۸. میمی آبرامُویتز (۱۹۴۱ -) Mimi Abramovitz: پس فارغالتحصیلی از دانشگاه میشیگان در سال ۱۹۶۳ به نیوهاون در ایالت کانکتیکات آمریکا رفت و در فعالیتهای مدنی، ضد جنگ و جنبش زنان شروع به فعالیت کرد. آبرامُویتز به همراه گروهی از زنان، جنبش آزادیبخش زنان نیوهاون را تأسیس کرد و در این بستر بر مقولاتی چون رفاه متمرکز شد. وی همچنین تظاهراتهای ضد جنگ ویتنام را سازماندهی کرد و برای پیوستن کارمندان اداری دانشگاه ییل به اتحادیهها شروع به فعالیت کرد. وی مدارک کارشناسی ارشد (۱۹۶۷) و دکتری (۱۹۸۱) خود را در رشته فعالیت اجتماعی از School of Social Work در دانشگاه کلمبیا دریافت کرد و از ۱۹۸۱ به تدریس «سیاست رفاه اجتماعی» در Hunter School of Social Work در دانشگاه City University of New York در مقاطع ارشد و دکتری مشغول بوده است. دغدغه آبرامُویتز پیرامون زنان کمدرآمد موجب شد تا یکی از مؤسسان سازمانی به نام Welfare Rights Initiative در کالج هانتر باشد و در این سازمان به پژوهشهایی پیرامون جنسیت و دولت رفاه در ایالت متحده آمریکا بپردازد. وی نویسنده کتابهای
Regulating the Lives of Women: Social Welfare Policy from Colonial Times (1988)
Under Attack, Fighting Back: Women and Welfare in the U.S. (1996) 3. Dynamics of Social Welfare Policy (2004)
است که کتاب دوم او یعنی Under Attack, Fighting Back: Women and Welfare in the U.S. توسط Gustavus Myers Center در مطالعات حقوق بشری به عنوان کتاب منتخب آمریکای شمالی برگزیده شد و در سال ۲۰۰۴ نیز، کمیسیون نقش و وضعیت زنان CRSW، بورسیهای فمینیستی به نام وی ارائه کرد.
۹. دیان شولدر آبرامز (۱۹۳۷ -) Diane Schulder Abrams: آبرامز در دوران تحصبیل در مدرسه حقوق کلمبیا (۱۹۶۱ تا ۱۹۶۴)، متوجه شد که حوزه تخصصی او یعنی حقوق عمومی آنچنان محبوب نیست و تعداد زنان در حوزه حقوق جزا و کیفری بسیار کم است. او پس از ۱ سال کار اداری در یکی از دفاتر قضاوت Hon. Dudley B. Bonsal، شروع به کار در بخش کیفری جامعه حقوقی Legal Aid Society نیویورک کرد. در همین محیط کاری جدید، با پروفسور پگی دابینز آشنا شد که به خاطر پرتاب بمب بدبو در مراسم انتخاب دختر شایسته در آتلانتیک سیتی بازداشت شده بود. دابینز، آبرامز را به جلسات هفتگی آگاهیرسانی CR خودشان دعوت کرد؛ جایی که آبرامز دانشجویان حقوق بسیاری را ملاقات کرد که در پی برگزاری دورههای آموزشی پیرامون زنان و حقوق بودند. به همین دلیل، آبرامز طرح و برنامه خود را درباره آموزش این دورهها به آنها ارائه کرد. آبرامز، خود نیز این دروس را در سال ۱۹۶۹ در دانشکده حقوق دانشگاه پنسیلوانیا و دانشگاه نیویورک تدریس کرد. این دورهها در بسیاری از دپارتمانهای حقوق دانشگاهی در آمریکا در حال تدریس است. وی از اواسط تا اواخر دهه ۶۰ میلادی در مؤسسه حقوقی آزادیهای مدنی لئونارد بودین شروع به کار کرد. در همین مؤسسه حقوقی او دستیاری وکالت پرونده معروف دکتر بنیامین اسپاک که متهم به توطئه شده بود را بر عهده گرفت. آبرامز از اواخر دهه ۶۰ تا اوایل دهه ۷۰ به عنوان وکل مدافع زنان متأهل شروع به کار کرد، چرا که باور داشت زنان در مسئله طلاق از داشتن وکیل قابل اعتماد محرومند. وی در سال ۱۹۷۴ با رابرت آبرامز ازواج کرد که از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۳ دادستان کل نیویورک بود و در جریان تبلیغات انتخاباتی ایالتی او، دیان آبرامز، رهبری گروه زنان کمپین را به عهده داشت
۱۰. رُزالی ام. گرسر آبرامز (۱۹۲۱ -) Rosalie M. Gresser Abrams: در سال ۱۹۷۱ تئاتر رپرتوار فمینیستی اورنج کانتی را تأسیس کرد و در این تئاتر به مسائلی پرداخت که تئاترهای بزرگتر اورنج کانتی در کالیفرنیا به آنها توجهی نمیکردند. او همچنین در سال ۱۹۶۹، نخستین دفتر رسمی سازمان ملی زنان NOW را در اورنج کانتی تأسیس کرد و در سال ۱۹۷۰ به عنوان نائب رئیس آن و در سال ۱۹۷۱ به عنوان رئیس این دفتر خدمت کرد. آبرامز در سال ۱۹۷۱، قطعه نمایشنامه بلندی نوشت با عنوان Myth America: How Far Have You Really Come که یک نمایشنامه آموزشی بود و همچنین به منظور جذب کمکهای مالی برای تأسیس دفتر رسمی NOW در اورنج کانتی اجرا شد. در سال ۱۹۷۲، این نمایشنامه در اولین کنفرانس رسمی NOW در ساکرامنتوی کالیفرنیا به روی صحنه رفت. در سال ۱۹۷۳، آبرامز و همسرش قرارداد ضمانت پرداخت اجاره نخستین کلینیک فمینیستی زنان و حق انتخاب بارداری یا پایان دادن به آن را در اورنج کانتی امضاء کردند.. در سال ۱۹۷۶، آبرامز نمایشنامهای درباره مارتا میشل (همسر دادستان کل آمریکا در زمان ریاست جمهوری نیکسون) نوشت. و این نمایشنامه را در پنجمین کنفرانس سالانه NOWدر فرسنوی کالیفرنیا به روی صحنه برد. آبرامز در سال ۱۹۷۷، طوماری خطاب به دو عضو فدراسیون زنان در دانشگاه پکن در چین نوشت و از جانب دفتر رسمی NOW در اورنج کانتی با زنان چینی اعلام اتحاد کرد. آبرامز که درسهایی را درباره مسائل زنان در کالجهای مختلفی تدریس کرده بود، از جانب رئیس دپارتمان روانشناسی کالج فولرتون، در سال ۱۹۷۵ تحت عنوان “مشاور فمینیست” انتخاب شد. آبرامز همچنان یک فعال سیاسی است و فعالیتهای تئاتری خود را از سر گرفته است. رُزالی ام. گرسر آبرامز، مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۹۷۱ و کارشناسی ارشد خود را در سال ۱۹۷۵ از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در فولرتون دریافت کرده و دارای دو فرزند است.