
جنسیت، قدرت و خشونت در رابطه با شریک عاطفی و جنسی در زوجهای همجنس
مهدیس صادقی پویا
خشونت در رابطه با شریک عاطفی و جنسی (Intimate Partner Violence) که با حروف مخفف IPV و البته تحت عناوین «خشونت میانزوجی» و «خشونت در رابطه با شریک عاطفی و جنسی» نیز میتوان از آن یاد کرد، یکی از انواع خشونت خانگی است که همواره آمار بالایی نسبت به دیگر انواع خشونت خانگی داشته و موضوع تحقیقات و مطالعات بیشتری نیز قرار گرفته است.
در حالی که این خشونت در تمام زوجین با هر هویت جنسی، جنسیتی و گرایش جنسی قابل بررسی است، اما در زوجهای همجنس بسیار کمتر از زوجهای غیرهمجنس مورد توجه قرار گرفته است.
این عدم توجه شاید در بسیاری از جوامع که زوجهای همجنس حقوق مشخص قانونی همچون حق پیوند مدنی، ازدواج یا تشکیل خانواده دارند و بعضاً میتوانند به روشهای مختلف پزشکی دارای فرزند نیز شوند، ناشی از به رسمیت شناخته نشدن این نوع زوجیت نبوده، بلکه تحت تأثیر عوامل دیگری چون این فرضیه است که: خشونت خانگی عموماً خشونتی از جانب مردان علیه زنان است در یک رابطه میانفردی که ریشه در پدرسالاری و رابطه قدرت میان دوگانه جنسی و جنسیتی زن-مرد دارد.
اما چرا باید توجه بیشتری به خشونت میان زوجهای همجنس کرد؟
خشونت در رابطه با شریک عاطفی و جنسی و مدل ازدواج دگرجنسگرا گونه
با وجود این که روند پذیرش و به رسمیت شناخته شدن زوجیت همجنس روز به روز سرعت بیشتری میگیرد، هنوز بررسی خشونت در رابطه با شریک عاطفی و جنسی در هسته مرکزی مطالعات و بررسیهای این نوع زوجیت چندان جای خود را باز نکرده است.
نانسی ال. بیکر و همکارانش در یک مطالعه که در قالب مقالهای تحت عنوان «آموزههایی از مطالعه خشونت در رابطه با شریک عاطفی و جنسی در زوجهای همجنس» در نشریه علمی Sex Roles در نیویورک منتشر شد، این باور را مورد توجه قرار دادهاند که یکی از دلایل کمتر مورد توجه قرار گرفتن خشونت خانگی میان زوجهای همجنس، این است که اصولاً چنین خشونتی برگرفته از مدل ازدواج سنتی مرد سالارانه و دگرجنسگرا محور تلقی میشود و تصور وجود آن در زوجهای همجنس، کمتر محتمل است.
البته به منظور مطالعه این نوع خشونت میان لزبینها، گیها، دوجنسگرایان و تراجنسیتیها، نیاز به انجام مطالعات دقیقتر است.
مطالعه خشونت در رابطه با شریک عاطفی و جنسی در زوجهای همجنس: تغییر نگاه به خشونت
شناخت خشونت میان زوجهای همجنس به ما کمک خواهد کرد تا چارچوب تعریف شده برای خشونت خانگی و آنچه را که پیرامون آن میشناسیم، بازسازی کرده و قالببندی جدیدی برای این نوع خشونت ارائه دهیم.
این شناخت به درک کاملتر و البته جامعتر ما از خشونت، خشونت خانگی و خشونت در رابطه با شریک عاطفی و جنسی کمکی شایان خواهد کرد چرا که میتوانیم با نگاه به روابط قدرت یا برابری میان افراد در حریم خصوصیشان، از هر جنس و جنسیت و با هر گرایش جنسیای که باشند، منظر منعطفتر و بهروزتری را به مقوله «جنسیت»، ساختار آن، کارکردش، ریشه آن و پرسشهای بیشمار درباره آن، به دست آوریم.
مطالعه خشونت در رابطه با شریک عاطفی و جنسی در زوجهای همجنس، در واقع پیشفرضهای درباره جنسیت و خشونت را از بین خواهد برد و کمک خواهد کرد تا خشونت را در ابعاد وسیعتر آن شناسایی کنیم.
خشونت در رابطه با شریک عاطفی و جنسی در زوجهای همجنس: معضلی جدی
اگرچه شمار تحقیقات در زمینه رویداد خشونت در رابطه با شریک عاطفی و جنسی در اجتماع لزبینها، گیها و دوجنسگرایان (در روابط همجنس) به فراوانی مطالعه این موضوع در زوجهای غیرهمجنس نیست، اما در سالهای اخیر با بهبود شرایط اجتماعی و قانونی این زوجها و دسترسی به حقوق برابر چون ثبت ازدواج قانونی، مطالعات چشمگیری در این حوزه انجام شده است.
کیمبرلی بالسام از دانشگاه پالو آلتو در کالیفرنیا و همکارانش در تحقیقی که روی هزار و ۲۴۵ فرد بالغ آمریکایی و اروپایی انجام دادند که ۵۵۷ نفر آنها لزبین و گی، ۱۶۳ نفر دوجنسگرا و ۵۲۵ نفر دگرجنسگرا بودند، به این نتیجه رسیدند که به طور کلی همجنسگرایان و دوجنسگرایان بیش از نمونه آماری دگرجنسگرا، قربانی خشونت جسمی و روانی در دوره کودکی توسط والدین یا پرستاران، آزار و اذیت جنسی در همان دوران و خشونت جسمی و روانی توسط شریک عاطفی و جنسی در دوره بزرگسالیشان شدهاند.
قابل ذکر است که بر اساس نتایج این تحقیق، مردان، تجربه بیشتری از خشونت جنسی نسبت به زنان داشتند.
آنچه به عنوان نتیجه میتوان ذکر کرد این است که نگاه به مقوله خشونت در روابط میانفردی، عاطفی، جنسی یا هر دو، فارغ از جنسیت، میتواند چشماندازها را در بررسی و شناخت خشونت دچار وسعت بیشتری کند.
از طرف دیگر، یکی از تمرکزهای کنونی در بررسی این مسئله تلاش برای یافتن پاسخ این پرسش است که آیا ساختار جوامع پدر/مردسالار و آلودگی روابط میان فردی در محیط خانه و خانواده، از رابطه میان زوجین تا رابطه والد-فرزند یا فرزندان با یکدیگر به سلسله مراتب قدرت و بر پایه جنسیت، بر روابط میان همجنسان نیز تأثیرگذار است و نقش جنسیت و طبقهبندی جنسیتی در ابراز و اعمال خشونت و انواع آن تا چه اندازه و دارای چه مقیاسهایی است.
آنچه اکنون قابل مشاهده است این است که زوجهای همجنس در روابط خود، خشونت توسط شریک عاطفی و جنسی را تجربه میکنند و این خشونت میتواند جسمی، روانی، کلامی یا جنسی باشد.
منبع: [خانه امن]( “http://www.khanehamn.org/archives/28170")